تئوری انتخاب در یک تعریف ساده، در خصوص انتخاب ها و نحوه و چرائی انجام آن هاست. تئوری انتخاب تبیین می کند که ما بعنوان یک انسان برای دست یافتن به آنچه می خواهیم، چطور رفتارمان را انتخاب می کنیم.

طبق این تئوری تمامی آنچه ما انجام می دهیم یک رفتار است و هم این که همه رفتارها عمدی بوده و از درون ما برانگیخته می شوند. این برخلاف نظر صاحب نظرانی است که می گویند ما در دنیایی از کنترل بیرونی به سر می بریم و به وسیله عوامل خارجی برانگیخته می شویم.

تئوری انتخاب می گوید که همه انسانها ، رفتارهای خویش را خودشان انتخاب می کنند و فشارهای خارجی، در پایان محکوم به شکست هستند. این تئوری قائل به این است که حتی رفتارها و احساساتی مثل خشم و افسردگی هم، محصول انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم خود ما هستند هر چند که پس از وقایع ناگوار بیرونی حادث شوند.

اصل دیگر تئوری انتخاب این است: تنها کسی که می می توانم کنترلش کنم، خودم هستم. من تنها روی رفتار خودم تسلط دارم نه بر روی دیگران. تنها کاری که من می توانم در قبال افراد دیگر انجام دهم،" ارائه اطلاعات" به آنهاست نه به کنترل گرفتن زندگی، رفتار، افکار و احساسات شان.

تئوری انتخاب معتقد است که کنترلگری، هم به فرد کنترلگر اسیب می زند و هم به فرد تحت کنترل. این رنجی دو سویه است که در سراسر تاریخ بشر استمرار داشته است و اینک باید بدان پایان داده شود.