یک زمانی مبلمان زیاد باب نبود و مردم با پتو و پشتیهایی از جنس فرش یا بالش اتاق خود را تزئین می کردند.در آن دوره میز و صندلی غذاخوری در کمتر خانه ای پیدا می شد و مردم روی زمین سفره پهن می کردند و همه اطراف آن می نشستند و غذاهای ساده را با صمیمیت میل می کردند.آن زمان بیشتر مهمانی برگزار می شد و مردم بیشتر دوریکدیگر جمع می شدند.

خوب آن زمان تجملات دست و پاگیر کمتر بود و برای دور هم جمع شدن هزینه ی زیادی پرداخت نمی کردند.هفته ای چندین بار اهل خانواده به احترام بزرگترها به خانه ی آنها می آمدند و همه ی خانمهای خانه دست به دست هم می دادند تا یک سفره ی رنگین اما ساده را برپاکنند.

احترام خاصی به بزرگترها می گذاشتند و کلی دعا و صلوات و فاتحه قبل و بعد از غذا به جا می آوردند.اصلا در قدیم دوره همی ها به همراه پدربزرگ و مادر بزرگها یک حس و حال دیگه ای داشت.

پیشرفتها و زندگی مدرن خیلی چیزها را تغییر داده است.حالا کمتر مهمانی برگزار می شود و هر زمان هم که مهمانی ای است،با تجملات بسیاری همراه است.گاهی اوقات مهمانیهایمان به بیرون از خانه و به رستورانها انتقال پیدا می کند و خبر از آن صمیمیت ها نیست.فقط می خواهیم با هر هزینه ای وظیفه ی خود را به انجام برسانیم.

باز یاد آن دوران بخیر که سفره پهن می کردیم از این سر تا آن سر و یک غذای ساده دور هم با صمیمیت میل می کردیم